توی این روزهای دلتنگی
دارم هر لحظه میبارم
دوتا عاشق که مبینم
سریع چشمانم رو می بندم
چرا هر روز ساعت ها به عکست خیره میمونم؟؟؟
وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود
تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود
تنگ بلوری دلت درست مثل دل من
کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود
وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی
توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود
چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم
که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟
تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید
راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود
دیگه نه از تو خبری بود ، نه از آرزوهات
قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود
یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و
اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی
عاشقیمون یه بازی شاید ، یه الک دولک بود
نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی
کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود
قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت
کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود................
نمی بخشمت............................
این بار
مینویسمت…
” تو ” را میان اصطحکاک مداد و کاغذ
گیر خواهم انداخت
شاید اینگونه بشود تو را
” تجربه ” کرد…!!!
برای تویی که قلبت پـاک است…
برای تو می نویسم……..
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست…
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست…
برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست…
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد…
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است…
برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی…
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی…
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است …
برای تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است….
برای تویی که قلبت پـاک است…
برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است…
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است…
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است…
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است…
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است……….
دوستت دارم تا ……..!
نه…!
دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد
بی حد و مرز دوستت دارم
بوسه یعنی وصل شیرین دولب
بوسه یعنی مستی از مشروب عشق
بوسه یعتی آتش و گرمای تب
بوسه یعنی لذت از دلدادگی لذت از شب لذت از دیوانگی
بوسه یعنی حس خوبه طعم عشق طعمه شیرینی به رنگ سادگی
بوسه یعنی آغازی برای ما شدن
لحظه ای با دلبری تنها شدن
بوسه اتش میزند بر جسم و جان
بوسه بر میدارد این شرم از میان
بوسه یعنی شادی و شور و نشاط
بوسه یعنی عشق خالی از گناه
بوسه یعنی قلب تو از آنه من
بوسه یعنی تو همیشه ماله من
تنهایی یعنی:
کسی نباشه بهت بگه:
❤ دوستت دارم ❤
و بدون تو نمیتونم!
تنهایی یعنی:
خودت با خودت عاشقی کنی!
خودت هم عاشق خودت باشی هم معشوق خودت!
تنهایی یعنی:
خودت باشی و خودت!
فقط خودت...
زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه توبود.
زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی تو بود.
زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود.
زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار تو بود.
زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود.
زیباترین هدیه عمرم محبت تو بود.
زیباترین تنهاییم گریه برای تو بود.
زیباترین اعترافم عشق تو بود...!!!
بیا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیم
برگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشد
دلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شده
چه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدی
چرا رفتی از کنارم؟
تو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای بی محبت
با چند خاطره ماندم
برگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین باهم بودن تکرار شود
دلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ
صدای خنده هایت تنگ شده
با آمدنت من را دوباره زنده کن
واحساس را دوباره در وجودم شعله ور کن
تا عاشقانه تر از همیشه از تو آن عشق پاکت بنویسم
چطور بگم که دلتنگ توام تویی که مونس شب های دل بی قراری ام بودی
چطور بگم که باغ دلم به غم نشسته واز دوری تو دلتنگ شده؟
چطور بگم که وجود تو... گرمای صدای دلنشین توبه من آشفته
زندگی می بخشه؟
چطور بگم که این دل بی طاقت بهانه تو را می گیرد؟
چطور بگم که دستانم گرمی دستانت را می خواهد؟
ای تنهاترین ستاره زندگی من
پشت پنجره دل تنگم به انتظار لحظه با تو بودن می مانم
تا با آمدنت دل بی قرارم را آرام کنی
اگر می توانستم مجازاتت کنم
از تو می خواستم......
به اندازه ای که تو رو دوست دارم
مرا دوست داشته باشی
تا کی عاشق باشم و از عشقم دور ؟
تا کی اسیر تنهایی هایم باشم و از یارم دور .....؟
تا کی باید به خاطر دوری تو اشک بریزم
و حسرت آن دستهای گرمت را بکشم...؟
تا کی باید از خدای خویش التماس کنم
تا تو را به من برساند ،
نزدیک و نزدیک تر کند تا بتوانم تو را در آغوش بگیرم؟...
تا کی باید صدای غم انگیز آواز مرغ عشق را بشنوم
و دلم برایت تنگ شود؟
تا کی باید غروب پر درد عاشقی را ببینم و دلم بگیرد!
تا کی باید تنهایی به خورشیدی که آرام آرام
به پشت کوه ها می رود را نگاه کنم
وتا کی باید لحظه ها و ثانیه ها را یکی یکی بشمارم
تا لحظه دیدار با تو فرا رسد؟
خسته ام !
یک خسته دلشکسته عاشق بی سر پناه.... عاشقم !
یک عاشق دیوانه سر به هوا
.....
میگذرد روزی این شبهای دلتنگی
میگذرد روزی این فاصله و دوری
میگذرد روزهای بی قراری و انتظار
میرسد همان روزی که به خاطرش
گذراندیم فصلها را بی بهار
و از ترس اینکه بهم نرسیم
شب تا صبح را اشک میریختیم
سخت است...
اگه کسی رو دوست داشته باشی نمی تونی تو چشماش زل بزنی ...!!
نمی تونی دوریش رو تحمل بکنی ....!!
نمی تونی بهش بگی چقدر دوستش داری ...!!
نمی تونی بهش بگی چقدر بهش نیاز داری ...!!
برای همین عاشقا دیوونه میشن...!!
شاید سال ها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت ازکنارهم بگذریم
و تو...
آهسته زیر لب بگویی چقدر آن غریبه شبیه خاطراتم بود.......
بی انصاف ببین دونه به دونه ی این اشکا رو واسه تو ریختم
واسه تویی که به قول خودت تحمل دیدن حتی یه قطرشو نداشتی
دل آرام گیر ای دختر جوان ...
هر که را بیش ز من نا آرام نیست ،
تو خود هیچ نی ات.. دل آرام گیر
که نه عشق بود . نه عاشق ...
معشوقه ها همه همین اند ...
همین...!
همین که نیست !
گاهی دلم برای خودم میسوزد......
گمم نکن...
در گوشه ای از حافظه ات آرام مینشینم،فقط بگذار بمانم...!!!!!!!!
بعضی وقتا شیشه عرقت جلوته...
یه قلیون دوسیب کنارته،ولی باز احساس میکنی یه چیزی کمه!
اونجاس که میفهمی دلتواسه یه نفر اندازه یه "دنیا" تنگ شده!
تلخی عرق و سنگینی دوسیب هم نمیتونه جای رفیق رو پر کنه!
باید خیانت کنی...تا دیوونه ات باشن.
باید دروغ بگی...تا همیشه تو فکرت باشن.
باید هی رنگ عوض کنی...تا دوست داشته باشن.
اگه ساده ای اگه با وفایی اگه یک رنگی همیشه تنهایی...
دختر:قول میدی که هیچوقت دختری رو بیشتر از من دوست نداشته باشی
پسر:من دوستت دارم اما نمیتونم همچین قولی بهت بدم.
دختر در حال گریه:یعنی یکی رو بعد از من دوست خواهی داشت؟
پسر با خنده:دختری که من بعد از تو دوست خواهم داشت،تورو مامان صدا میزنه،به سلامتی همه اونایی که عاشقن...!!!
اون روز که دلمو شکستو تنهام گذاشت پیش خودم گفتم اگه دوباره برگرده واسش ناز میکنم و الکی بهش میگم دلمو شکستی دیگه نمیخوامت.چند روز بعدش بود که اومد یه چیزی تو دستش بود که پشتش قایم کرده بود.پیش خودم فکر کردمو گفتم حتما واسم کادو گرفته.براش ناز کردمو گفتم دلمو شکستی دیگه نمیخوامت!خندید و گفت چه خوب...بگیر کارت عروسیمه!
تعداد صفحات : 2